سفارش تبلیغ
صبا ویژن

انگاره های آشنا

درباره شهربازی (17)


یکنواختی روزمره انباشت میشود بدون انگیزه

کارایی و نقش گذاری بازی بر خندادن افسرده

توی شهربازی بزرگ ابزار خیلی قشنگ است

دل همه شاداب میشه روان باهاش زرنگ است

توان ساختار و پتانسیل بدن انسان کم و ناچیز نیست

بهبود و پیشرفت خوشگذرانی چشمگیر و زیست

شناخت تایید می کند تکانه های روانی ابزار شگفت

سکوی پرتاب بانجی و بشقاب پرنده همچون جت

بروی ترامبولین که با فوران نشاط بالا و پایین جهم

تاب بسیار بلند چرخان که تند تند و پرتابی دهد دورم

در پیست ماشین سواری ویراژ دهم و بگازم و کوبش

چرخ فلک که آن بلندا بردم و یکهو رو به پایین جیغش

چند جور اسباب بازی و خواستنی است اندر آنجا

نوع مسابقه ای افزون بازی جایزه دارد برنده را

توی سالنهای سرپوشیده دستگاه تکنولوژیک دارد

با سیستم الکترونیکی بازی کامپیوتری دارد

عینک سه بعدی را بگذار به چشم و آنچنان

بیفت روی ویبره نیز باهاش فیلم ببین هیجان

متورسیکلت و اتومبیل واقعی پلی استیشن رایانه ای

ضربه و پرش و شوک صندلی بدن را دهد ماساژی

پارک سبب چشمنوازی کارای دکوراسیون کالبد شهره

زمین گسترده دشت و خروشان لوازم برقی پروره

نهالستان گشن و باغ وحش حیوانات و پرندگان ناز

پر می کشد خیال به آسمان و فکرت بلند پرواز

چتر رنگ رنگ دم طاووس و نوک زیبای اردک

شیر و آهوی دیده نشده و بالهای بزرگ لک لک

خوشکل و دیدنیه نور افشانی و روشنایی خوشرنگ

رنگهای جورواجور مانند رخ شبخواب و آبرنگ

شگفتیه چنین دوست داشتنی کی با گفتن توان

ذوقش فزون است از شکفتن خیال بی گمان

نقش همیشه ای خاطرات بیاد ماندنی و ستودنی

تلنگر گذر زمان و با نگاهی مهربان بسپری