سفارش تبلیغ
صبا ویژن

انگاره های آشنا

عشق سرشار (7)






عاشقتم دوست دارم مهربون

رؤیا بودی آشنا شدی روزافزون

پایانی که نداره این حس خوب

در اندازهء ستاره های آسمون

سرشاره قلبم از حرف های قشنگت

از همون دیدن نخست اینو بدون

بهترین روز زندگانیم بود نگاه تو

و هر روز گشت بیشتر تا هم اکنون

خیلی خوشبختم تو همدمی و کنارم

عشقمون خیلی رو رواله و موزون

همچو گل دلبرانه ای و نوازش آور

چه خوبه زمان نگذره نازی پیشم بمون

همه دلخواه من لبخند زیبای دلت

بشکف ای غنچه به لبخندهای نیشگون

دستتو بذار تو دستام نوبهار گشتا دلم

گرد پریشانیم زدوده شد ز هر نورون