انگاره های آشنا

کمک ارزشمند (9)





فردی برای شخم زدن مزرعه سیب زمینی

کار برایش سخت شد چونان سراشیبی

تنها آشنایش که میشناخت دوستش بود

که ازش دور بود و نداشت بهش دستیابی

نوشت نامهء شورانگیزی و پرداخت به مهم

نیازمند کمکم و امسال ندارم بهر کشت توانی

تلاش کنیم و درآمد هرز نرود حیف است

با بودنت انجام شدنیست کاش بنمایی درکی

یارش گفتا هیچ انجام نده آنجا کارگر میفرستم

و فردا خیلیها پرانرژی آمدند و شخم زدندی

سیبهای  کشتگاه پایان کار با نشاط درآمد

قشنگ بهم نگاه نمودند از چنین زبردستی